یادگیری باید بر اساس علاقه صورت گیرد. 
 

یادگیری غیراجباری

یادگیری در مواردی که اجباری و رسمی نیست. (مقصود مطالعه به خاطر یادگیری و کسب معلومات است نه برای اخذ نمره)
بدون کلاس درس هم می توان مطالعه کرد و نکاتی را فراگرفت. در پژوهشی که اخیرا به عمل آمده یک درس دانشگاهی از طریق تلفن تدریس شد و تمام سخنرانی ها - بحث ها - سوال ها و جواب ها و حتی نقش ها از طریق تلفن که چند گوشی داشت انجام گرفت.
 
قبلا کارهای مشابهی انجام شده بود ولی تمایز تحقیق اخیر در این بود که استادان شاگردان را تشویق هم می کردند که نتیجه ی موفقیت آمیزی داشت. زبان آموزان، علی رغم عدم حضور معلم و کلاس درس، خیلی خوب درس را یاد گرفتند.
 
لازم نیست که حتی چنین برنامه ای برای آموزش وجود داشته باشد تا شما چیزی یاد بگیرید، بلکه در هر جا می توان درس خواند و مطالعه کرد.
 
در مواقع بیکاری یا انتظار رسیدن اتوبوس یا دوستتان و نیز در لحظات دیگر مثلا به جای جویدن ناخن بی خیال بافی، دروسی را که در دانشگاه و در کلاس تدریس شده در فکر خود مرور کنید و آن چه را که آموخته اید با واقعیات زندگی خود در هم آمیزید. لغات جدید را تکرار کنید، نسبت به حقایق و اصولی که در دانشکده فراگرفته اید هوشیار باشید و عکس العمل نشان دهید.
 
آن چه را که می بینید مورد بررسی و تفسیر قرار دهید و آنها را از نظر اقتصادی، سیاسی، تاریخی، جامعه شناسی، انسان شناسی و روان شناسی تجزیه و تحلیل کنید. از اوقات فراغت بین کلاس ها و دیگر مواقع به طور مؤثر بهره برداری و از آنها برای یادگیری و تجدید نظر در مطالب، استفاده کنید. بعضی محصلان که مطالعات خود را در چنین مواقعی انجام می دهند، نتایج خوبی به دست آورده اند. مواد درسی اگر با زندگی ارتباط پیدا کند جالب تر می شود و دانشجو نه تنها نمرات عالی می گیرد، بلکه سال های بعد از امتحان، نکات و کلیات مطالب درسی را به یاد می آورد، چون آنچه را در کلاس آموخته بررسی کرده و در زندگی به کار بسته است.
 

تمرین در ساعات بیکاری

در مواقعی که کارهای روزانه ی خود را انجام می دهید، می توانید قسمت هایی از دروس را تمرین کنید و در راه یادگیری گامی بردارید و فردی تحصیل کرده شوید. از آن چه که گذشت، این نکته روشن شد ولی اجازه دهید باز نظری به آن بیافکنیم. جلسات بحث و گفت و گو را در نظر بگیرید. در مواردی، شما بدون قصد و هدف سخن می گویید و در موارد دیگر سعی دارید به طور منتقدانه و متفکرانه ای عمل کنید.
 
یک منتقد، باید اشتباه های مسایل مورد بحث را دقیقا ببیند و درک کند. این قسمت، اغلب زود تمیز داده می شود و اندکی از کل کار است. قسمت مهم آن شامل دید و در قسمت های صحیح است، یعنی مواردی که اصول و منطق و اظهارات مفید را شامل می شود و می توان از آن ایده هایی گرفت و ترکیب های جدیدی ساخت و از اشاره هایی که برای حل مشکلات ارائه می شود بهره گیری کرد. منقد ماهر، دارای اندیشه ای سازنده و مبتکرانه است و این مهارت را باید با تمرین و بحث و گفت و شنود در خود تقویت کند.
 
به نظریات و نتیجه گیری های معتبر دیگران احترام بگذارید و آن را مورد دقت و توجه قرار دهید. آگاه باشید که ایده های جدید و طرز فکرها و دیدگاه های تازه را دریابید و مفاهیم و معانی عقاید، نظریه ها و فرضیه های مختلف را بیابید.
 
چنین فعالیت هایی خدمتی است برای افزایش مهارت در فکر کردن و قوه ی خلاقیت و آفرینش فردی که در نتیجه، به دانش اندوزی و کسب شخصیت انسانی منجر می شود.
 
در عکس العمل های متقابل (تعامل) و رفتار خود با دیگر انسان ها، باید نوعی تفاهم و همدردی عمیق ایجاد کنید. برای به دست آوردن چنین مهارتی احتیاج به تمرین دارید زیرا هیچ کاری بدون سعی و تلاش انجام نمی گیرد. برای این کار، باید بدانید که افراد دارای هدف های متفاوت و معتقد به ارزش های اجتماعی مختلفی هستند و شما باید از اشاره ها و رفتار آنها این هدف ها و عقاید را بشناسید تا بتوانید در مقابل هر کس واکنش مناسبی نشان دهید. باید بیاموزید که گفتارها و رفتارها، نشان دهنده ی حالت های احساسی متفاوتی است و برای این که شما بهتر مقبول دیگران باشید، باید بتوانید نسبت به تمامی جهات هر موضوع و اوضاع و احوال دنیای خارج، واکنش مناسب نشان دهید. این کار را باید در رفتار اجتماعی خود تمرین کنید تا واقعا فردی با ادراک و احساس بشوید.
 
گاهی به علت تصوری غلط سوء تفاهم پدید می آید: یکی از اسفناک ترین اعمال و رفتارها این است که مردم برای جلب محبت و حمایت دیگران، بدون هیچ گونه قید و شرطی با آنها در امور مختلف موافقت می کنند. حتی دانشجویان دانشگاه همچنین خطایی را مرتکب می شوند و آن را کم اهمیت می گیرند. در صورتی که، موافقت لفظی از ترس و عدم توافق ناشی می شود. در بحث ها، قرائت متون و اجتماعات، افراد در معرض آگاهی های جدیدی قرار می گیرند که می تواند سوء تفاهم هایی به وجود آورد. در صورتی که اگر شما درباره ی هزاران اصول و فنون ارائه شده است، کمی تفکر و تأمل کنید، از آنها می توانید برای درک بهتر خود از دنیا و مردمش کمک بگیرید. مثلا در کنسرت ها، می توانید با هوشیاری خاصی به قطعات موسیقی توجه کنید و به آنها با دقت گوش دهید تا بتوانید اهمیت هر قطعه را دریابید و آن را تحسین کنید. با استفاده از آنچه که در کلاس های موسیقی فرا گرفته اید، می توانید واکنش مناسب و شایانی از خود نشان دهید و به گسترش معلومات خود کمک کنید. در انجام هر کاری کوشش کنید که فردی مطلع بشوید و از طریق اعمال روزمره و تجاربی که به دست می آورید، به معلومات خود بیفزایید.
 
ضمنا این نکته را هم باید به یاد داشته باشید که صرفا با کسب اطلاعات زیاد، نمی توان فردی با سواد و فاضل بود، بلکه نیل به این مقصود به رفتاری خاص و فراگیری و کسب مهارت های مخصوص نیاز دارد. دانش اندوزی راهی است برای جوابگویی به مسایل دنیا، و این بدان معنی است که ما می توانیم فردی تحصیل کرده باشیم در حالی که رسما تحصیل نمی کنیم و بالاتر از آن، ما می توانیم به معلومات خود بیفزاییم اگر روش هایی را که پیش تر بیان شد به کار بندیم، چون هیچ کس به صرف حضور در کلاس های درس با زمان های تعیین شده ی رسمی، نمی تواند فردی تحصیل کرده تلقی شود و در عرصه های وسیع زندگی با مهارت کامل عمل کند، زیرا که او باید خارج از کلاس درس و اطاق مطالعه، زندگی کند. بنابراین، باسواد بودن صرفا نتیجه ی مطالعه نمی تواند باشد. دانش اندوزی، راهی است از زندگی و نتیجه ی زندگی کردن با روشی خاص.
 
ادامه دارد...
 
نویسنده: ویرجینیا وُکس
 
منبع: کتاب «رمز موفقیت در تحصیل»